تو هم ما رو کشتی با این عروسی کردنت ُ اه . انگار کسی تا حالا شوهر نکرده .
دوست عزیز که حتی شهامت نداشتی خودتو معرفی کنی؛ فکر نکنم بنده شما را مجبور به خوانش مطالب ازدواج کرده باشم که تا حد کشته شدن رفته باشی ؟!!
اتفاقا همه راحت شوهر میکنن ! ما هم که عجله ایی نداریم واسش . اما انگار آتیش حضرتعالی از ما تندتره ؟!
می توانید برای اینکه هلاک نشوید این جملات را نخوانید ... چقدر این جملات قصار شما برای من آشناست . . . دوست قدیمی من ؛ هنوزم با ازدواج دوستانت قرص افسردگی را میخوری ؟!
به نام خداوند مهر ... سلام ... ممنون برای آرزوی قشنگ و برای همه مهربانی هایت نیز سپاسگذارم ... به امید آن لحظه که سالهایی نو : رنگ نو - شوق نو - امید نو - نگرشی نو با شکوه و عظمت نوروز برای ایران و جهاناینان با هزاران عشق- ایمان و لبریز از آزادی و مهر ... امیدوارم که محبوب خلیج همیشه فارس و باوقار ... به زودی زود ... و به آسانی و دلخوشی به سرمنزل مقصود برسی ... دها می کنم در کنار همسرت که یقین دارم عالی و مهربان است خوشبخت- شاد- پرافتخار و آزاد زندگی کنید و هزاران بهار برایت آرزوی شکوه و بزرگی طلب می کنم. در پناه خداوندگار مهربان. آرزومند آرزوهایت: کیان پرینان
سپاس ...
[ بدون نام ]
چهارشنبه 12 فروردینماه سال 1388 ساعت 20:49
خواندم. هم نوشته ات را، هم کامنت دوستانه تا بحال را، هم جوابهای تابحال... به نوشته ات اندیشیدم و احساس کردم بدون تحقیق و آمادگی درخصوص چگونگی برخورد با بعدهای مختلف آن اتفاق خوب وارد آن روز شده ای. باز هم احساس میکنم بخشی ازغم اکنونت انعکاس عمل خود توست. بالطبع از قبل تا حدودی مشخص بود که سنت ها ممکن است چه ها بگویند. جا داشت خود را برای گفتنهایشان آماده میکردید تا اینگونه غافلگیرت نکنند. چه بسا آمادگی ات چگونگی برخوردت را تعیین میکرد و حالا بهتر از قبل بودی... که امیدوارم باشی و بگذرد به خوشی... راستی انگار جمله ای از این پست حذف شده( تبسم)
چرا اینجا خصوصی نداره....؟؟؟ از این ازدواج راضی نیستی؟؟ نمیدونم چرا این سوالو پرسیدم...اینطوری حس کردم و جوابات تو کامنتای قبل.... امیدوارم هر چی زودتر به اونچه میخوای برسی و خوشحال باشی نیز....
ما راضی ایم و خواجه ناراضی ... شیخ صنعان را ... ای بابا ! آدمو مجبور می کنین یه چیزایی را افشا کنیم !
سلام . وبلاگتون زیباست مهمتر از همه اینکه خلاصه ودقیق می نویسی . یک چیز مهم در وبلاگ شما مرا می آزارد . منظورم اسم وبلاگ شماست. آخر دوست من این خلیج اسم دارد . خلیج مکزیک یا خلیج عدن یا خلیج ... این سیاست اعراب است که «خلیج فارس» را مدت زمان طولانی «خلیج » خواندند وآنگاه در یک چرخش کلمه مجعول و بی مبنای «خلیج الع...» را جایگزین آن کردند. بکوشیم از این ورطه تبلیغاتی خارج شویم وبه صورت مبلغ مفت ومجانی اعراب در نیاییم . ماهمه ایرانی هستیم با هر گویش و مذهب و قومیت پس به آن احترام بگذاریم والبته ملزومات آن را هم رعایت کنیم . البته درمتن تکمیلی از خلیج فارس وحتی بالاتر از آن خلیج همیشگی فارس استفاده کرده ای که برایم جالب است ولی اسم وبلاگ شما در دهها وبلکه صدها وبلاگ لینک شده وخوانندگان شاید دوست داشته باشند اسم وبلاگ شمارا در جاهای مختلف زیباتر ببینند : «دختر خلیج فارس» . این موهبت را از خوانندگانتان دریغ نفرمایید.
از تذکر اخلاقی شما سپاسگزارم ... این نکته رو دوستان زیادی بمن گوشزد کرده اند . به روی چشم ... اصلاح می شود به زودی ... حرف حساب جواب نداره !
سلام و خسته نباشید به شما ، امیدوارم که هر روزتون بهتر از دیروز باشه با عنایت به چشم انداز ، اهداف و راهبردهای تدوین شده برای پایگاه اطلاع رسانی استان هرمزگان و شهرستان های بندرلنگه ، بندرخمیر ، پارسیان و کیش ، اعتقاد بر این است که تحقق برنامه ها بدون مشارکت همه فعالان جامعه میسر نخواهد بود.از این رو دست شما را برای همکاری در جهت ایجاد یکی از غنی ترین پایگاه های اطلاع رسانی کشور در هر زمینه به گرمی می فشاریم.از کلیه مدرسان ، شرکتها ، موسسات آموزشی و مدیران پایگاههای اینترنتی و یا گردانندگان وبلاگهای شخصی که به هر نحوی در امور آموزشی و در موضوعات و سطوح گوناگون دست اندرکار هستند دعوت می نماید تا در کنار فعالیتهای اختصاصی خود با این سایتها نیز همراهی نمایند. شما میتوانید در هر زمینه ای با ما و گروه ما همکاری کنید برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره های زیر تماس بگیرید و یا به وسیله ی این بخش با ما مکاتبه کنید 07622243947 09179623578 09362398115 شمارا به دیدن وب سایتهای شهرستان بندرلنگه دعوت می کنیم
بندر لنگه با اون ساحل رویایی اش ... بروی چشم ... البته اگه کاری از من برآید ..؟
سلام از ابراز محبت شما ممنونم.اگر در خصوص موضوعات اتی پیشنهدی دارید در خدمتم.
آقای برومند دوست دارم از معضلات جوانان امروز از دید روانشناسانه بپردازید . مسائلی مانند اضطراب / افسردگی / پرخاشگری / حس پوچی / و تقسیم بندی آرزوها و آمال ها ... هدف گرائی را تفسیر کنید ... البته از مطلبتون در باب عشق بهره زیادی بردم ... سپاس بابت روشنگری تان ...
به نام خداوند مهر ... سلام بانو ... ببخش که می دانم انتظار سخت است ... باور کن اگر اینروزها یک دغدغه ی اساسی داشته باشم این است که بتوانم آن قول را عملی کنم... باور کن همه ی تلاشم را می کنم و نمی دانم چرا انقدر به بن بست می خورم ... با اتفاقات مشکوک ... روابطی که می خواهند محدودیت من بیش از پیش باشه ... و کارشکنی همین اهالی دست به قلم ... البته برای سانسور و نه خلق یک اثر احتمالا ادبی !!! همه سعیم را می کنم و بهت قول می دم که تلاشم را پایانی خوش است و باز هم معذرت می خوام که طبق معمول کارم شک برنگیز است !!! راستی یک سوال داشتم ... : آیا من عجیبم ؟ مرموزم ؟ آیا تا بحال کسی به بدردنخوری من در زندگی ات بوده یا من اولین و آخرین نفرم ؟؟؟ آیا شبیه اشباهم ؟ آیا یکجوری ناجورم ؟ آیا فرقی دارم با اینهمه خلق خدا ؟ باور کن گاهی ساعتها روبروی آینه می ایستم و به خودم خیره می شوم ... شاید شاخ ... شاید یک نشانه ی خیلی خاص ... نمی دانم ! اما جالب اینجاست که برای شادی ها و جشن ها کسی ما را نشان نمی کند ... وقت زندان - شکنجه - بی عدالتی - زور و ستم و گیرهای بیخودی که می شود ... دیوار کیان پرنیان که چندسالیست به حرف یک همدل گوش کرده و سرش به کار خودش است. از همه کوتاه تر است !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! چرا اینجوری ؟؟؟ اینروزها مطمئنم جواب مرا تنها تو می توانی پاسخ دهی ... آخه تو شاید ندونی ... بنام تو شبهای پریشانی خاموش و نور و رنگ زیبایی می آفریند ... بیدارم کن ... ساعتم خوابیده ... زنگ نمی زند و همه گمان می کنند که من مرده ام ... آنها اشتباه می کنند !!! من سالهاست که مرده ام !!! خداوند مهربان بهترین ها را برای تو بهترین و محبوب ترین می خواهد ... اینو بهت قول می دم ... مادرم بهم گفت ... می دونی که چقدر بهش ایمان دارم . خدابهمراهت معصوم محبوب خلیج ... دلم نیامد این را هم نگویم : مجنون خلیج ... !
درد شما را بخوبی لمس می کنم ... قلم سانسور بر کلماتی که از دل و جان نشات گرفته درد کمی نیست ...
مشکلی نیست و من خرده به شما نمی گیرم ... حداقل مشتاق خوانش کتاب ارغوان آبی بودم ... اگر میسر نیست من هم میگذرم... کیان عزیز به این باور رسیده ام که به هرسویی که اراده کرده و گام برداریم وقایع خوش و ناخوشایند نیز به سمت ما می آیند. اگر بسوی بدی ها سوق داده شویم - که خود نمی خواهیم ولی زندگی ست دیگر ! - بدی ها هم ما را در آغوش می گیرند و برعکس اگر قصد خوبی کنی تمامی مهرهای عالم به پیشوازت می آیند ... دوست من هر چه بر شما می گذرد از ضمیر شماست. اگر دنیای کوچک درون شما تیره باشد دنیای بزرگ بیرون هم سیاه می شود و برعکس ... میدانم سخت سخن میرانم و تو را از همیشه گمراه تر کرده ام اما درونت را روشن کن. بگذار تمامی نورهای عالم از درون تو ساطع شوند... منتظر خواهان دیگران شدن نباش. آزاد باش ... تو مرده نیستی . میدانم از مشکلات شیرخوارگاه و شیطنت های دور و بر خسته ای. سقوط کن / استراحت کن / آرام شو و دوباره اوج بگیر ...
میدانم که می توانی ... همیشه توانسته ای ... تو نه شاخ داری و نه چیزی غیر از یک انسان معمولی ... یادت باشد که انسان بمانی ... لزومی نداره به سرعت جاده زندگی رو رفت . گاهی مکث کن. گل های قشنگ و درخت های زیبای کنار جاده را هم ببین. مغزتو از هدف های همیشه کمی رها کن. یه کم زندگی کن. فقط برای خودت ... نه اون ۶۰ تا بچه ... نه برای زندانی های سیاسی ... برای خودت بنویس. برای خودت غذا درست کن. برای خودت هدیه بخر . برای خودت فیلم تماشا کن. برای خودت برو پیاده روی ... برای خودت زندگی کن ...
باور کن اگر چنین کنی که گفتم دوباره روحیه ات باز میگردد. من ایمان دارم ... دلت زلال و آفتابی جوون غیور ایران زمین
دوست مهربان من ... برعکس نامت نامهربانی کردی ... من اجازه نمی دهم - حداقل در وبلاگ شخصی بنده - کسی به شخص دیگری اهانت کند ... انسان آزاد است هر طور که میل دارد سخن بگوید و رفتار کند. و این رفتار آزادانه آری از سوی شما مقیدان و ناقدین دیوانگی ست ... پس خوشا دیوانگی و افسوس بر شما که چنین حقیرانه آزادی اندیشه دیگران را دست می اندازید بی که بدانید در ضمیرشان چه گذشته و می گذرد . بی که بدانید احوال آنان چیست ...
مهربان تر باش و به دیگران به همین راحتی برچسب نزن ... من هم روزگاری زود قضاوت میکرده ام . برای همین شما را منع می کنم...
شما که میگی نباید به کسی اهانت کرد پس چرا به من توهین کردی؟؟؟ و میگی که حقیرانه( این کلمه اهانت نیست؟)اندیشه دیگران رو دست میندازم؟؟؟؟من کسی رو دست ننداختم . مطمئن باش. اگه قراره من از ایشون عذرخواهی کنم پس شما هم باید از ما بابت این توهین عذرخواهی کنی.اینطور نیست دوست عزیز؟؟؟لطفا کمی مهربانتر برخورد کنید. مرسی .
دوست من اهانتی به شما نشده ... من فقط گفتم که شما به دوست دیرینه این وبلاگ برچسب نابجایی زده ای و خیلی راحت دیوانه خطابش کرده ای !! آیا این کار شما دست انداختن نبود ؟ بدون شناخت از وضعیت فردی او را متهم به دیوانگی کردن و تشویق دیگران برای خراب کردن تصویری که از او در ذهن می سازند ؟!
من عذر خواهی می کنم . نه برای کاربرد کلمه حقیرانه - چون هنوز هم به آن معتقدم که شما ... - عذر می خواهم که مهربانتر نبوده ام ...
من شرمنده... هیچ کس رو خبر نمیکنم معمولاٌ... به ظاهر بله....امان از من که به ظاهر انسانم... چند روزیه که با آرامش فاصله گرفتم.... پایدار باشی و پر صلابت...
دعا می کنم آرامش به زندگی شما باز گردد ... پریشان خاطرم کردید ... خیر باشد ؟!
سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان هرمزگان با همکاری انجمن عکس هرمزگان همزمان با روز جهانی موزه با هدف معرفی آثار فرهنگی، تاریخی و چشماندازهای طبیعی و بکر استان هرمزگان از نگاه عکاسان کشور و آگاهی رساندن به مردم از طریق نمایش آثار برگزیده عکاسان، سومین جشنواره سراسری عکس خلیجفارس را برگزار مینماید. • بخش اول : طبیعت استان هرمزگان • بخش دوم : میراث فرهنگی، تاریخی و صنایع دستی استان هرمزگان • آخرین مهلت تحویل آثار : ۵ خرداد
سلام بانو ... امیدوارم خوب - آزاد - عاشق . . . باشی . ممنون که از من در برابر دوست مهربان ( مهربان ) حمایت کردی. اگرچه من تنها برای خواندن کلمات تو به اینجا می آیم و گاه هم برای پرسیدن اوضاع . . . و کمی گفت و گو ... امنا اینبار چشمم به نظرات مهربان هم افتاد ... دلم می خواست چند کلمه ای به او بگویم ::: در چهارگوشه جهان خاکی شما عاقلان جز تیر و شلاق و زجه و خمپاره و خون و مرگ و زندان و شکنجه و قتل عام و حق کشی و اعدام و سنگسار / مگر چیزی می توان دید ؟؟!!! اگر عاقلان دست به شمشیرند ما را قلم بس . و من مفتخرم به دیوانگی ام چرا که آن کودکانی که مشتی عاقل یتیمشان کرده اند ... حالا بر دوش من راه دیوانگی می آموزند و فردا به کسی دیوانه نمی گویند !!! ............................................................... بانوی خلیج ممنون و سپاسگذارم . از ارغوان آبی نگذر که این وعده ی ما نبود و نیست . این خطوط بی عدل و انصاف بالاخره دست از کاغذ پاره های ارغوان آبی دست می کشد و بعد ... ارغوان آبی به دست مهربانت می رسد . ................................................................. کاش ضمیرم تاریک و سیاه بود ... و کاش می شد استراحت کرد ... برای خود زندگی کرد ... یادم هست که گفتم و یادت می آید اگر دوباره بگویم : زندگی کردن . یعنی ایمان - یعنی عشق - محبت - ایستادگی- صبر - شرافت - انسانست و حتی گاهی دیوانگی ... اگر جای من بودی یقین دارم یک لحظه هم به یاد خودت نبودی ... تو را من می شناسم بانو ... من می شناسم . این ۶۰ کودک را به آن طلوع زیبای زندگی رساندن رسالت من است و تو هم اگر بودی همین می کردی . دل تنگ خنده های بیادماندنی ... خدابهمراهت کیان پرنیان
سلام.
سال نو مبارک.
سالی سرشار از موفقیت و شادکامی و بهروزی توام با سلامتی و عافیت براتون آرزو میکنم.
خوشحال میشم سری به وبلاگ من بزنید.
موفق باشید.
سپاس ...
با سلام و تبریک سال جدید
در مهر جنوب منظر حضور مهربانانه شما هستم.با نظرات ارزشمند خود همراهمان باشید.
حضور جنوبی ها در خانه ی کوچکم ؛ شوقی بیکران در قلبم می آفریند ...
زنده باد جنوب و خلیج همیشگی فارسش ...
تو هم ما رو کشتی با این عروسی کردنت ُ اه . انگار کسی تا حالا شوهر نکرده .
دوست عزیز که حتی شهامت نداشتی خودتو معرفی کنی؛ فکر نکنم بنده شما را مجبور به خوانش مطالب ازدواج کرده باشم که تا حد کشته شدن رفته باشی ؟!!
اتفاقا همه راحت شوهر میکنن !
ما هم که عجله ایی نداریم واسش . اما انگار آتیش حضرتعالی از ما تندتره ؟!
می توانید برای اینکه هلاک نشوید این جملات را نخوانید ...
چقدر این جملات قصار شما برای من آشناست . . .
دوست قدیمی من ؛ هنوزم با ازدواج دوستانت قرص افسردگی را میخوری ؟!
سلام متشکر از نظرتان
التماس دعا
سلام
سال نو مبارک
دختر خلیج وبت خیلی خوبه
خوشحال میشم به ما هم سر بزنید.
ممنون ...
خانواده سالکی بمن لطف دارند !!!
سلام شیرین جون
میگم یه وقت فکر نکنی اون ناشناسی که برات پیام گذاشته من هستم!!! آخه نوشتی دوست قدیمی...
عزیزم این رسم و رسومات تقصیر خانواده هاست وگرنه جوونها هیچکدوم مایل نیستن
راستی امسال عید، ما هوای شمال را تجربه کردیم باران سیل آسا به مدت پنج روز و هوای عالی جای تو خالی.......
ای بابا ...
نه چرا بخودت گرفتی !!؟
میدونی نازنین جان تو اینجور وقتا همه حق دارند و امان از جوونا که باید حرمت نگه دارند ...
همیشه حق با بزرگترهاست ( متاسفانه ! )
سلام
تبریک بابت سال نو و آرزوی خوشبختی هم در این سال جدید هم در زندگی مشترک. :)
اندوهی به اندازه ی کوهم نیست
فقط در این فلات پر دره
دلم گرفته است ...
سلام
سال نو و عید نوروز مبارک
البته شما که نباید اعتقادی به عید داشته باشید چون بدعته نوروز هم که به گفته دوستانتان چیز بی معنائیه!!!
میگی نه نیگاه کن
سخت نگیرید !
به نام خداوند مهر ...
سلام ...
ممنون برای آرزوی قشنگ و برای همه مهربانی هایت نیز سپاسگذارم ...
به امید آن لحظه که سالهایی نو : رنگ نو - شوق نو - امید نو - نگرشی نو با شکوه و عظمت نوروز برای ایران و جهاناینان با هزاران عشق- ایمان و لبریز از آزادی و مهر ...
امیدوارم که محبوب خلیج همیشه فارس و باوقار ... به زودی زود ... و به آسانی و دلخوشی به سرمنزل مقصود برسی ... دها می کنم در کنار همسرت که یقین دارم عالی و مهربان است خوشبخت- شاد- پرافتخار و آزاد زندگی کنید و هزاران بهار برایت آرزوی شکوه و بزرگی طلب می کنم.
در پناه خداوندگار مهربان.
آرزومند آرزوهایت: کیان پرینان
سپاس ...
برو بمیر
جان ؟!
سلام عروس خانوم...
خوبی؟؟
کی شیرینی میدی؟؟
از پ.ن۱ خندم گرفت....
امیدوارم خوشبخت شی مهربون...
راستی از حضورت هم ممنون و سپاسگزارم
فعلا پدران طرفین بر دنده ی لج افتاده و دو جوان در حال مکیدن سماقند !
بدترین لحظه ی ممکن زمانی ست که در دو طرف حق به یک اندازه باشد !
ای خوشا به وقت پایان آداب و ادب!
. . .
نوشته ات یک جورهایی مشکوک می زند. خیر باشد؟!
متاسفانه خیریتی در آن نیست !
سلام فعلا بدون کلام یا بنت الخلیج همیشه فارس.
السلام علیکم !
سلام.اگه دلت خواست بیشتر از خودت برام بگو خدا رو چی دیدی شاید تونستیم یه اشیون بسازیم!ممنون
دوست ناشناسم ممنون میشم اگه حرفی دارین همینجا مطرح کنید ...
خواندم. هم نوشته ات را، هم کامنت دوستانه تا بحال را، هم جوابهای تابحال...
به نوشته ات اندیشیدم و احساس کردم بدون تحقیق و آمادگی درخصوص چگونگی برخورد با بعدهای مختلف آن اتفاق خوب وارد آن روز شده ای. باز هم احساس میکنم بخشی ازغم اکنونت انعکاس عمل خود توست. بالطبع از قبل تا حدودی مشخص بود که سنت ها ممکن است چه ها بگویند. جا داشت خود را برای گفتنهایشان آماده میکردید تا اینگونه غافلگیرت نکنند. چه بسا آمادگی ات چگونگی برخوردت را تعیین میکرد و حالا بهتر از قبل بودی... که امیدوارم باشی و بگذرد به خوشی...
راستی انگار جمله ای از این پست حذف شده( تبسم)
احسنت به ذکاوت شما !
و مجبوریم به صبوری !
با امید به روزی و نو روزی پایدار...
چرا اینجا خصوصی نداره....؟؟؟
از این ازدواج راضی نیستی؟؟
نمیدونم چرا این سوالو پرسیدم...اینطوری حس کردم و جوابات تو کامنتای قبل....
امیدوارم هر چی زودتر به اونچه میخوای برسی و خوشحال باشی نیز....
ما راضی ایم و خواجه ناراضی ...
شیخ صنعان را ...
ای بابا ! آدمو مجبور می کنین یه چیزایی را افشا کنیم !
سلام . وبلاگتون زیباست مهمتر از همه اینکه خلاصه ودقیق می نویسی . یک چیز مهم در وبلاگ شما مرا می آزارد . منظورم اسم وبلاگ شماست. آخر دوست من این خلیج اسم دارد . خلیج مکزیک یا خلیج عدن یا خلیج ... این سیاست اعراب است که «خلیج فارس» را مدت زمان طولانی «خلیج » خواندند وآنگاه در یک چرخش کلمه مجعول و بی مبنای «خلیج الع...» را جایگزین آن کردند. بکوشیم از این ورطه تبلیغاتی خارج شویم وبه صورت مبلغ مفت ومجانی اعراب در نیاییم . ماهمه ایرانی هستیم با هر گویش و مذهب و قومیت پس به آن احترام بگذاریم والبته ملزومات آن را هم رعایت کنیم . البته درمتن تکمیلی از خلیج فارس وحتی بالاتر از آن خلیج همیشگی فارس استفاده کرده ای که برایم جالب است ولی اسم وبلاگ شما در دهها وبلکه صدها وبلاگ لینک شده وخوانندگان شاید دوست داشته باشند اسم وبلاگ شمارا در جاهای مختلف زیباتر ببینند : «دختر خلیج فارس» . این موهبت را از خوانندگانتان دریغ نفرمایید.
از تذکر اخلاقی شما سپاسگزارم ...
این نکته رو دوستان زیادی بمن گوشزد کرده اند . به روی چشم ... اصلاح می شود به زودی ...
حرف حساب جواب نداره !
سلام.سال نو مبارک!خوبی؟میبینم که سال نو رو یه جورایی شروع کردی!چی شد؟چیزای دیگه ای میگفتی؟! موفق باشی!کمک خواستی نزدیکیما!
کم پیدا شدی یاشار ؟
به روز نمیکنی پسرم ؟!!
سلام دوست عزیز
باموضوع جدیدی بنام ((بازگشت از شکست به پیروزی))
بروزم .پس منتظر حضورتان هستم .
موفق باشید ....
http://azadivaandishe.blogsky.com
چشم ...
حتما میام...
درود بر شما دختر خلیج فارس- خیلی جالب وخوب بود وبت...بیا نظرکوچولو هم بده ممنون... با تبادل لینک موافقی نظر بده....بای
باشه ...
بی خیال زیاد سخت نگیر.اینروزا هم نوار قلب گرونه هم ویزیت متخصص.زندگی را عشق است...
اینو قبول دارم ..!
بنام خداوند مهر
امیدوارم خوشبختی دست از سرت برنداره
خدا بهمراهت
کیان پرنیان
چه دعای خوبی ...
ممنونم ای دوست !
با سلام.وبلاگ زیبایی دارین.موفق باشین
زیبائی از درون شماست دوست من ...
سلام دخت خلیج
سنت ها همین اند ..باید کوتاه آمد . امیدوارم همه چیز حل بشه .
دعوتت کردم یه پستی بنویسی ..
http://www.bangeree.blogsky.com/1388/01/23/post-298/
ناگریزیم به قبول آنچه بعنوان تقدیر در پیشانی مان نگاشته شده !
برای دلداری چیزی جز این نتوان گفت !
سلام بزرگوار
با مطلب جدید از وابستگی تا عشق منتظر حضور پر مهرتان هستم.
خبر از زحمت های جدیدی می آید ...
زحمت های زیاد ...
این دعوت شما می دانم مایه دردسرتان خواهد شد !
بماند ...
سلام و خسته نباشید به شما ، امیدوارم که هر روزتون بهتر از دیروز باشه
با عنایت به چشم انداز ، اهداف و راهبردهای تدوین شده برای پایگاه اطلاع رسانی استان هرمزگان و شهرستان های بندرلنگه ، بندرخمیر ، پارسیان و کیش ، اعتقاد بر این است که تحقق برنامه ها بدون مشارکت همه فعالان جامعه میسر نخواهد بود.از این رو دست شما را برای همکاری در جهت ایجاد یکی از غنی ترین پایگاه های اطلاع رسانی کشور در هر زمینه به گرمی می فشاریم.از کلیه مدرسان ، شرکتها ، موسسات آموزشی و مدیران پایگاههای اینترنتی و یا گردانندگان وبلاگهای شخصی که به هر نحوی در امور آموزشی و در موضوعات و سطوح گوناگون دست اندرکار هستند دعوت می نماید تا در کنار فعالیتهای اختصاصی خود با این سایتها نیز همراهی نمایند.
شما میتوانید در هر زمینه ای با ما و گروه ما همکاری کنید
برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره های زیر تماس بگیرید و یا به وسیله ی این بخش با ما مکاتبه کنید
07622243947
09179623578
09362398115
شمارا به دیدن وب سایتهای شهرستان بندرلنگه دعوت می کنیم
بندر لنگه با اون ساحل رویایی اش ...
بروی چشم ...
البته اگه کاری از من برآید ..؟
وبلاگ جالبی دارید موفق باشید از وبلاگ ما هم دیدن فرمایید.
از اینکه به ما سری زدید ممنونم.کوه شب رویدر
انجام وظیفه بود ...
سلام
با مطلب به عشق نزدیک می شوید بروزم.منتظر حضور پر مهرتان
سلام
از ابراز محبت شما ممنونم.اگر در خصوص موضوعات اتی پیشنهدی دارید در خدمتم.
آقای برومند دوست دارم از معضلات جوانان امروز از دید روانشناسانه بپردازید . مسائلی مانند اضطراب / افسردگی / پرخاشگری / حس پوچی / و تقسیم بندی آرزوها و آمال ها ...
هدف گرائی را تفسیر کنید ...
البته از مطلبتون در باب عشق بهره زیادی بردم ...
سپاس بابت روشنگری تان ...
به نام خداوند مهر ...
سلام بانو ...
ببخش که می دانم انتظار سخت است ...
باور کن اگر اینروزها یک دغدغه ی اساسی داشته باشم این است که بتوانم آن قول را عملی کنم...
باور کن همه ی تلاشم را می کنم و نمی دانم چرا انقدر به بن بست می خورم ... با اتفاقات مشکوک ... روابطی که می خواهند محدودیت من بیش از پیش باشه ... و کارشکنی همین اهالی دست به قلم ... البته برای سانسور و نه خلق یک اثر احتمالا ادبی !!!
همه سعیم را می کنم و بهت قول می دم که تلاشم را پایانی خوش است و باز هم معذرت می خوام که طبق معمول کارم شک برنگیز است !!!
راستی یک سوال داشتم ... : آیا من عجیبم ؟ مرموزم ؟
آیا تا بحال کسی به بدردنخوری من در زندگی ات بوده یا من اولین و آخرین نفرم ؟؟؟
آیا شبیه اشباهم ؟ آیا یکجوری ناجورم ؟ آیا فرقی دارم با اینهمه خلق خدا ؟
باور کن گاهی ساعتها روبروی آینه می ایستم و به خودم خیره می شوم ... شاید شاخ ... شاید یک نشانه ی خیلی خاص ... نمی دانم !
اما جالب اینجاست که برای شادی ها و جشن ها کسی ما را نشان نمی کند ...
وقت زندان - شکنجه - بی عدالتی - زور و ستم و گیرهای بیخودی که می شود ... دیوار کیان پرنیان که چندسالیست به حرف یک همدل گوش کرده و سرش به کار خودش است. از همه کوتاه تر است !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چرا اینجوری ؟؟؟ اینروزها مطمئنم جواب مرا تنها تو می توانی پاسخ دهی ... آخه تو شاید ندونی ...
بنام تو شبهای پریشانی خاموش و نور و رنگ زیبایی
می آفریند ...
بیدارم کن ... ساعتم خوابیده ... زنگ نمی زند و همه گمان می کنند که من مرده ام ... آنها اشتباه می کنند !!!
من سالهاست که مرده ام !!!
خداوند مهربان بهترین ها را برای تو بهترین و محبوب ترین می خواهد ... اینو بهت قول می دم ... مادرم بهم گفت ...
می دونی که چقدر بهش ایمان دارم .
خدابهمراهت معصوم محبوب خلیج ... دلم نیامد این را هم نگویم : مجنون خلیج ... !
درد شما را بخوبی لمس می کنم ... قلم سانسور بر کلماتی که از دل و جان نشات گرفته درد کمی نیست ...
مشکلی نیست و من خرده به شما نمی گیرم ... حداقل مشتاق خوانش کتاب ارغوان آبی بودم ... اگر میسر نیست من هم میگذرم...
کیان عزیز به این باور رسیده ام که به هرسویی که اراده کرده و گام برداریم وقایع خوش و ناخوشایند نیز به سمت ما می آیند. اگر بسوی بدی ها سوق داده شویم - که خود نمی خواهیم ولی زندگی ست دیگر ! - بدی ها هم ما را در آغوش می گیرند و برعکس اگر قصد خوبی کنی تمامی مهرهای عالم به پیشوازت می آیند ...
دوست من هر چه بر شما می گذرد از ضمیر شماست. اگر دنیای کوچک درون شما تیره باشد دنیای بزرگ بیرون هم سیاه می شود و برعکس ...
میدانم سخت سخن میرانم و تو را از همیشه گمراه تر کرده ام اما درونت را روشن کن. بگذار تمامی نورهای عالم از درون تو ساطع شوند...
منتظر خواهان دیگران شدن نباش. آزاد باش ...
تو مرده نیستی . میدانم از مشکلات شیرخوارگاه و شیطنت های دور و بر خسته ای. سقوط کن / استراحت کن / آرام شو و دوباره اوج بگیر ...
میدانم که می توانی ...
همیشه توانسته ای ... تو نه شاخ داری و نه چیزی غیر از یک انسان معمولی ... یادت باشد که انسان بمانی ... لزومی نداره به سرعت جاده زندگی رو رفت . گاهی مکث کن. گل های قشنگ و درخت های زیبای کنار جاده را هم ببین. مغزتو از هدف های همیشه کمی رها کن. یه کم زندگی کن. فقط برای خودت ... نه اون ۶۰ تا بچه ... نه برای زندانی های سیاسی ...
برای خودت بنویس. برای خودت غذا درست کن. برای خودت هدیه بخر . برای خودت فیلم تماشا کن. برای خودت برو پیاده روی ... برای خودت زندگی کن ...
باور کن اگر چنین کنی که گفتم دوباره روحیه ات باز میگردد.
من ایمان دارم ...
دلت زلال و آفتابی جوون غیور ایران زمین
نظرت در مورد کیان پرنیان چیه؟
بنظرت دیونه نیست؟
دوست مهربان من ...
برعکس نامت نامهربانی کردی ...
من اجازه نمی دهم - حداقل در وبلاگ شخصی بنده - کسی به شخص دیگری اهانت کند ...
انسان آزاد است هر طور که میل دارد سخن بگوید و رفتار کند.
و این رفتار آزادانه آری از سوی شما مقیدان و ناقدین دیوانگی ست ...
پس خوشا دیوانگی و افسوس بر شما که چنین حقیرانه آزادی اندیشه دیگران را دست می اندازید بی که بدانید در ضمیرشان چه گذشته و می گذرد . بی که بدانید احوال آنان چیست ...
مهربان تر باش و به دیگران به همین راحتی برچسب نزن ...
من هم روزگاری زود قضاوت میکرده ام . برای همین شما را منع می کنم...
از کیان عذرخواهی کن ...
راستی اگه ممکنه این رنگ مشکی قسمت نظرات رو عوض کن. خیلی چشم رو اذیت میکنه. مرسی
اگر فرصتی پیش آید بروی دو دیده !
شما که میگی نباید به کسی اهانت کرد پس چرا به من توهین کردی؟؟؟ و میگی که حقیرانه( این کلمه اهانت نیست؟)اندیشه دیگران رو دست میندازم؟؟؟؟من کسی رو دست ننداختم . مطمئن باش.
اگه قراره من از ایشون عذرخواهی کنم پس شما هم باید از ما بابت این توهین عذرخواهی کنی.اینطور نیست دوست عزیز؟؟؟لطفا کمی مهربانتر برخورد کنید.
مرسی .
دوست من اهانتی به شما نشده ...
من فقط گفتم که شما به دوست دیرینه این وبلاگ برچسب نابجایی زده ای و خیلی راحت دیوانه خطابش کرده ای !!
آیا این کار شما دست انداختن نبود ؟ بدون شناخت از وضعیت فردی او را متهم به دیوانگی کردن و تشویق دیگران برای خراب کردن تصویری که از او در ذهن می سازند ؟!
من عذر خواهی می کنم . نه برای کاربرد کلمه حقیرانه - چون هنوز هم به آن معتقدم که شما ... - عذر می خواهم که مهربانتر نبوده ام ...
از من عذرخواهی کنی ُ اشتباه تایپی بود نوشتم ما
سلام دوست فرهیخته
شما به میهمانی عشق دعوت شده اید.با مطلب و اما عشق منتظر جضور پر مهرتان در مهر جنوب هستم.
رضا برومند-کوالالامپور- مالزی
من شرمنده...
هیچ کس رو خبر نمیکنم معمولاٌ...
به ظاهر بله....امان از من که به ظاهر انسانم...
چند روزیه که با آرامش فاصله گرفتم....
پایدار باشی و پر صلابت...
دعا می کنم آرامش به زندگی شما باز گردد ...
پریشان خاطرم کردید ...
خیر باشد ؟!
راستی ببینم تو چرا آپ نمیکنی؟؟؟هان؟؟
به زودی دوست من ...
سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان هرمزگان با همکاری انجمن عکس هرمزگان همزمان با روز جهانی موزه با هدف معرفی آثار فرهنگی، تاریخی و چشماندازهای طبیعی و بکر استان هرمزگان از نگاه عکاسان کشور و آگاهی رساندن به مردم از طریق نمایش آثار برگزیده عکاسان، سومین جشنواره سراسری عکس خلیجفارس را برگزار مینماید.
• بخش اول : طبیعت استان هرمزگان
• بخش دوم : میراث فرهنگی، تاریخی و صنایع دستی استان هرمزگان
• آخرین مهلت تحویل آثار : ۵ خرداد
سلام بزرگوار
با موضوع جدید زن و مرد در ایینه تاریخ منتظر حضور پر مهرتان هستم.
با سپاس- رضا برومند-کوالالامپور - مالزی
به نام خداوند مهر ...
سلام بانو ...
امیدوارم خوب - آزاد - عاشق . . . باشی .
ممنون که از من در برابر دوست مهربان ( مهربان ) حمایت کردی. اگرچه من تنها برای خواندن کلمات تو به اینجا می آیم و گاه هم برای پرسیدن اوضاع . . . و کمی گفت و گو ...
امنا اینبار چشمم به نظرات مهربان هم افتاد ...
دلم می خواست چند کلمه ای به او بگویم :::
در چهارگوشه جهان خاکی شما عاقلان جز تیر و شلاق و زجه و خمپاره و خون و مرگ و زندان و شکنجه و قتل عام و حق کشی و اعدام و سنگسار / مگر چیزی می توان دید ؟؟!!!
اگر عاقلان دست به شمشیرند ما را قلم بس .
و من مفتخرم به دیوانگی ام چرا که آن کودکانی که مشتی عاقل یتیمشان کرده اند ... حالا بر دوش من راه دیوانگی می آموزند و فردا به کسی دیوانه نمی گویند !!!
...............................................................
بانوی خلیج ممنون و سپاسگذارم .
از ارغوان آبی نگذر که این وعده ی ما نبود و نیست .
این خطوط بی عدل و انصاف بالاخره دست از کاغذ پاره های ارغوان آبی دست می کشد و بعد ...
ارغوان آبی به دست مهربانت می رسد .
.................................................................
کاش ضمیرم تاریک و سیاه بود ...
و کاش می شد استراحت کرد ... برای خود زندگی کرد ...
یادم هست که گفتم و یادت می آید اگر دوباره بگویم :
زندگی کردن . یعنی ایمان - یعنی عشق - محبت - ایستادگی- صبر - شرافت - انسانست و حتی گاهی دیوانگی ...
اگر جای من بودی یقین دارم یک لحظه هم به یاد خودت نبودی ... تو را من می شناسم بانو ... من می شناسم .
این ۶۰ کودک را به آن طلوع زیبای زندگی رساندن رسالت من است و تو هم اگر بودی همین می کردی .
دل تنگ خنده های بیادماندنی ...
خدابهمراهت
کیان پرنیان
می گذرد ...
به به مبارکه
اسم وبلاگتو عوض کردی
شاید حق با دوستان بود ...
خلیج باید نام فارس را همیشه در کنارش داشته باشد !