دختر خلیج ...

در قله ی ماسه ها زاده شده ام من/ بدین گونه تمامی دریاهای جهان را / فرو می بلعم ...

دختر خلیج ...

در قله ی ماسه ها زاده شده ام من/ بدین گونه تمامی دریاهای جهان را / فرو می بلعم ...

مسخره ست ...

من هنوز با خودم به شدت درگیرم ...

من با تغییرات جدید نتونستم خوب کنار بیام ...

در حال بازسازی خودمم. یک بانویی جدید با حرفهای جدید ...

به من مهلت بدهید و منو ببخشید بخاطر این تاخیر وحشتناک !

اینجا ریزش برگهای پاییزی / سوز باد پاییزی/ تنهایی / بوی نم . خاک بارون خورده / اینجا آسمون همیشه ابری / اینجا بارش رحمت از آسمون / اینجا صف طویل مهمون / چای خوش طعم لاهیجان / ایوون آقاجوون / اینجا سبزی و زندگی / اینجا این همه رگ جاری بودن منو مست کرده ... اما دریا / موجهاش / خورشیدش / مهتاب بی نظیرش / سینما ستاره / پیتزا / اونها چی ؟

به من مهلت بدهید ...

به من فرصت دوباره ی تولد بدهید ...

باز میگردم ... حتما خواهم آمد و خواهم نوشت ...

چرا که دختر خلیج هویت اش نه تنها دریا / خلیج همیشگی فارس / ایران ؛ بلکه نوشتن ست ...

خواهم آمد و خواهم نوشت ...

پ ن۱: دلم برای همه چی لک زده ...

پ ن۲: شاید وقتی دیگر ...